16- روزشمار

آخرش نفهمیدم چرا عسل جون مهر ماهی شد؟ایشالا که مشکلی نباشه. منم هستما...درگیر شدید اتمام پایان نامه خودم و همسری هستیم...مخصوصا همسری که زودتر کارای فارغ التحصیلی ش راه بیوفته.خدا رو شکر ثبت نام تخصص ش انجام شد و از فردا کلاساش شروع میشه...یکم زندگیمون رو دور تند افتاده اینه که فرصت وبلاگ نویسی ندارم...خیلی ذوق دارم واسه اومدن عسلت.انگار دختر خودمه.مخصوصا اینکه فاصله سنی شون به هم نزدیکه...خیلی برات دعا میکنم.ایشالا شنبه با خبر های خوب خوب برگردی و سزارین راحتی داشته باشی...مواظب خودت باش

سلام گلم از اینکه بعد از مدتی اومدی و نوشتی خیلی خوشحال شدم! همینطور از مشخص شدن تاریخ زایمانت و اسم قشنگی که برای نی نی انتخاب کردین! شاپرک جون حتما بعد از زایمانت اگر فرصتی شد بیا و از تجربیات سزارینت بنویس! من این روزا هنوز بین انتخاب زایمان طبیعی و سزارین درگیرم!!! راستی وبلاگتون رو با اسم جدید لینک میکنم!